با سلام

دكتر محمد اصفهاني :: كنسرت اروميه

دكتر محمد اصفهاني :: كنسرت اروميه     دكتر محمد اصفهاني :: كنسرت اروميه

دكتر محمد اصفهاني :: كنسرت اروميه     دكتر محمد اصفهاني :: كنسرت اروميه

دكتر محمد اصفهاني :: كنسرت اروميه     دكتر محمد اصفهاني :: كنسرت اروميه

    

  پنج شنبه:

    در عصر يكي از روزهاي بسيار سرد و پائيزي مهر ماه و در شرايطي كه هوا باراني و تا حدودي طوفاني بود آماده ي رفتن به كنسرت اسطوره ي صداي ايران شده بوديم. قرار بود درها ساعت 18:30 بسته شه كه ما خيلي زودتر از موعد به راه افتاديم. وار د دهكده ي ساحلي چي چست شديم و به سمت سالن رفتيم. سالن كه چه عرض كنم، بيشتر شبيه انبار نگهداري غلات بود، نه سن آماده بود نه صندلي ها كامل چيده شده بود و ...

   كم كم تعداد ماشينها در محوطه بيشتر مي شد. ساعت نزديك به 7 بود (يعني موعد شروع برنامه ) كه هنوز خبري از سن، نوازنده ها، عوامل صدا و ... نبود و عوامل تداركات به شدت در حال آماده سازي سن بودند. طبق گفته برخي مسئولين صبح همون روز نيز دكتر از سالن بازديد كرده بود و چون اونجا رو نا مناسب ديده بود قرار شده بود كه كنسرت رو لغو كنه كه مسئولين ايشون رو منصرف كرده بودن (البته اين رو ما شنيديم و شنيدن كي بود مانند ديدن). به هر حال مردم رو به هتلي كه در چي چست هست راهنمايي كردند تا اونجا منتظر بمونن و زماني كه همه چي آماده بود مردم رو دعوت كنند. اما بين ساعت 8-5/8 مردم طاقت نياوردند و رفتند به سمت سالن. ما هم رفتيم. وقتي رسيديم سن آماده بود و عوامل صدا هم حاضر بودند اما ديديم يه عده دارن سر صندلي، يه عده سر زمان برگزاري و ... بحث مي كنند. كم كم اين بحث ها تا جايي پيش رفت كه تهيه كننده ي برنامه آقاي «اصغري» روي سن رفت تا مردم رو آروم كنه. اما موفق نشدند كه هيچ كمي هم باعث بالا گرفتن بحث ها شدند. خلاصه مردم هم پس از اينكه يه مدت بحث كردند و ديدن فايده اي نداره محل رو ترك كردن به اميد اينكه ....

  جمعه:

   سالن شهيد باكري خانه ي جوان حدود ساعت 11: مسئوليت موسسه ي رايت الهدي در شرايطي كه شب هم نخوابيده بودند در حال بازديد از سالن و نظاره به روند فعاليت تداركات بودند تا مشكلي وجود نداشته باشه كه خدا رو شكر اين گونه هم بود.

   هتل ساحل، حدود ساعت 14: دكتر اصفهاني با 2 نفر از مسئولين جلسه اي داشتند كه از نوع صحبت كردنشون معلوم بود كه كاملاً ناراحت و البته عصباني هستند. سامانه ي پيام كوتاه هم همون زمان در حال اطلاع رساني به مردم در مورد زمان و مكان كنسرت بود كه تغيير يافته بود.

   هتل ساحل ، حدود ساعت 15:30: درب هاي آسانسور باز ميشه تا اعضاي گروه اركستر هتل رو به مقصد سالن شهيد باكري ترك كنند. يه مني بوس هم دم در ايستاده بود تا اين دوستان رو برسونه.

   سالن شهيد باكري، راس ساعت 19:28: درست در اين لحظه بود كه انتظارها با ورود دكتر تموم شد

شرح جزء به جزء كنسرت:

    دكتر محمد اصفهاني، اسطوره ي جاودان صدا در ميان تشويق پياپي و گسترده ي حضار به همراه گروه اركستر وارد سالن شدند. هر كدوم از نوازنده ها و گروه كر پشت صندلي خودشون نشستند و دكتر هم خطاب به مردم سلام كردند و خوشامد گفتند. همراه با تشويق هاي مردم چراغهاي سالن به جز تعدادي اندك خاموش شد تا نورپردازي هم به شكل زيباتر نمايان بشه. اولين قطعه «بي واژه» بود. منتهي با اين فرق كه دكتر ابتدا 4 بيت از بي واژه (رمانس) خوندن و سپس بلافاصله نوازنده ها شروع به نواختن بي واژه كردند و حضار نيز به همراهشون دست زدن رو آغاز كردند.دكتر هم اين ترانه رو بسيار زيبا اجرا كردن و پس از اتمام ترانه رو معرفي كردن. مردم هم در هشتمين دقيقه از آغاز بود كه براي ششمين بار دكتر اصفهاني و گروهشون رو تشويق مي كردند. كلاً روال ثابت اين بود كه پس از پايان هر ترانه مردم آهنگساز و ترانه سراي اثر رو مورد تشويق قرار ميدادن. ما براي جلوگيري از تكرار فقط اينو اينجا آورديم ولي در مورد تمام ترانه ها صحيح بود. دومين اثر ابتدا با چند ضرب ميزان توسط درامر گروه آقاي رمضانزاده شروع شد. سپس همراهي بقيه ي سازهاي الكتريك و بعد هم فلوت آقاي ركوعي. اين اثر، «ملاممدجان» بود كه با تنظيم جديد اجرا مي شد. پس از اتمام اين ترانه دكتر گفتند كه يك ترانه آروم در نظر دارن. ما هم حدس زديم يا «ناجي» باشه يا «رستگاران» و يا «بوي باران». صداي گيتار بيس آقاي سعيدي فضاي سالن رو پر كرد و بلافاصله پشت سرش آقاي ركوعي، فلوت خودش رو در استادانه ترين حالت نواخت. ترانه «بوي باران» بود كه ما منتظر شنيدنش بوديم. البته با تنظيم جديد دكتر اصفهاني هم شروع به خوندن كرد تا ديگه زيبايي اين اثر به اوج برسه و سالن رو از خود بي خود كنه. در پايان هم آقاي سعيدي مجدداً با اجراي نت هايي مشابه نت هاي آغازين كار رو به اتمام رسوند. صداي پيانو آغاز كننده ي ترانه بعدي بود. ترانه ي «هواي تو». اين ترانه تقريباً مشابه نسخه ي آلبوميش بود اما با تغيير در تحرير انتهايي ترانه كه توسط دكتر به بهترين شكل اجرا شد. پركاشنسيت گروه آقاي كيوان ملك هم نقش بسزايي در آهنگ اين ترانه داشت. ترانه ي بعدي باز هم از آلبوم «بركت» بود. ترانه ي «ماه نو» باز هم با ضربه درامر آغاز شد گروه كر هم سرپا ايستادند تا آماده ي خوندن بشن. قست خاص اين ترانه قطعه ي عربي اون بود كه بسيار زيبا اجرا شد. مجدداً نوبت آلبوم بي واژه بود و ترانه ي «باور نكن». همكاري پويا نيكپور و شهرام ركوعي آغاز كننده ي كار بود. در ادامه بقيه نوازنده ها هم اضافه شدند و در پايان هم صداي تشويق هاي بي امان مردم.

   ترانه ي بعدي كه مي خواست اجرا بشه مهندس نيكپور چند لحظه اي با گروه اركستر هماهنگ كرد و گروه اركستر در يك لحظه شروع به نواختن كردند. گروه كر سر پا ايستادند. حضار هم همراه اونا دست و سوت حسابي زدند. بله، ترانه ي «اگه باشی» از آلبوم «بي واژه» بود كه اجرا مي شد. البته بدون «هي، هي» هاي داخل ورژن آلبومي! به محض پايان ترانه مردم همزمان شروع كردن به گفتن: «دوباره، دوباره».

   دكتر اصفهاني هم وقتي استقبال بي نظير مردم رو ديدن پرسيدند: «اونايي كه مي خوان دوباره اجرا كنيم دست بزنن». سرتاسر غرق در تشويق شد. دكتر هم بعد از معرفي ترانه از مهندس نيكپور سوال كردند: «آقاي نيكپور دوباره اجرا كنيم؟» و ايشون ه موافقت كردند. ترانه ي « اگه باشي» مجدداً آغاز شد. دكتر هم از مردم پرسيدن: «مي خونيد». ما هم از خدا خواسته گفتيم: «بله» و دكتر اصفهاني در قسمت هايي ميكروفون رو به طرف ما مي گرفت تا با دكتر هم صدا بشم. پس از اتمام اين ترانه دتر و گروهشون سن رو براي چند دقيقه ترك كردند تا استراحت كوتاهي بكنند و بگردند و قسمت دوم  برنامه رو شروع كنند. چند دقيقه بعد دكتر و گروه اركستر در ميان تشويق حضار مجدداً به روي سن برگشتند. مردم همه درخواست ها رو شروع كردند. عده اي «ولايت عشق»، عده اي «دلقك» و عده اي هم درخواست آهنگ «آذري» داشتند! دكتر هم از بين اين همه سرو صدا نمي تونست تشخيص درستي بده. خلاصه به قدري نامه به دست دكتر رسيده بود كه ولايت عشق رو بخونن ايشون ترجيح دادن برنامه رو اينگونه آغاز كنند، گرچه ولايت عشق جزو برنامه شون نبود. به محض اينكه دكتر گفتن مي خوان «ولايت عشق» رو بخونن همه ي سالن به نشانه تائيد يك دست جانانه زدن. دكتر هم كه اين تشويق رو ديد، گفت: «ديگه نيازي به سوال نيست». سپس شروع كردند و به صورت آواز سنتي ابتداي «ولايت عشق» رو خوندن. قطعه اي كوتاه بود. اما بقدري زيبا اجرا شد كه كل سالن از تشويق منفجر شد و دكتر چون امكان اجرا با اركستر رو نداشتن در همون حد بسنده كردن. سپس گفتند: حالا كه داريم آواز مي خونيم شكايت هجران رو هم بخونيم و در ميان تشويق هاي گسترده شروع به خواندن شكايت هجران كردن. منتها با اين فرق كه اين بار به جاي سه تار آريا عظيمي، پيانوي پويا نيكپور دكتر رو همراهي مي كرد.

   بعد مردم ترانه ي «دلقك» رو درخواست كردند كه دكتر اشاره كردن كه قراره اجرا بشه و جزو برنامه شون هست. بعد از چند ثانيه سكوت ناگهان ترانه ي «معجزه» شروع شد. در قسمت هايي از اين ترانه هم آقاي متين با دكتر به همخواني پرداختند كه مورد تشويق حضار قرار گرفتند. پس از اتمام اين ترانه، دكتر در مورد صحبت هايي كه حين زمان استراحت با اعضاي گروهشون داشتند اشاره كردند كه عيناً نقل مي كنم براتون؛ « ما الان با آقاي نيكپور داشتيم در مورد موج مردم صحبت مي كرديم و آقاي ركوعي مي گفتند كه مردم خيلي خوش موجند در اروميه. به افتخار اين موج خوبتون يه دست بزنيد. خب، مي دونيد كه در مسير برگزاري اين كنسرت البته به طور ناخواسته خيلي مشكلات ايجاد شد. هم شما ناراحت بوديد، هم ما. هم شرمنده بوديم هم ناراحت و من حقيقتش اول كه اومدم گفتم خدا به خير بگذرونه، حالا اين مردم هم اومدن نشستن اينجا از من توقع دارن ولي 3-4 تا كه ترانه خوندم اصلاً حالم خوب شد و اين همه اش به افتخار شماست. من مي خوام بگم شما امشب منو درمان كرديد. به افتخار خودتون».

مردم ارروميه منو درمان كردند

دريافت فايل تصويري صحبت هاي دكتر اصفهاني

دريافت فايل صوتي صحبت هاي دكتر اصفهاني

   بعد از سكوت دكتر كه مي خواستن ترانه ي بعدي رو شروع بكنن چند نفري گفتن «آذري» . كه البته تعدادشون هم كم نبود. اما مثل اينكه دكتر خيلي باهوش تر از اين حرفاست و فكر اينجاش رو هم كرده بود. نوازنده ي كيبورد، آقاي امير ميلاد نيكفرزاد آهنگي به سبك آذري نواخت. همه تعجب كردند و منتظر براي ادامه كار. بالاخره دكتر شروع كرد: «تو را ناديدن ما غم نباشد....». به به! قطعه ي آوازه ي «روزي تو خواهي آمد» از آلبوم « تنها ماندم» بود كه به عنوان درآمد ترانه ي «شب افروز» در نظر گرفته شده بود. چقدر هم قشنگ از آب دراومده بود. در اين ترانه هم بيت «سركش مشو...» به صورت ريتميك اجرا شد به جز انتهاي اون يعني «سنگ خارا» كه با تحريري فوق العاده زيبا توسط دكتر خونده شد. بعد از اتمام دكتر پرسيدن: «دلقك رو بخونيم؟» تشويق هاي مردم مهر تائيدي بود كه آقاي نيكپور و آقاي نيكزاد كار رو با اجراي افكت ها آغاز كنند. در قسمت انتهايي اين ترانه هم دكتر ميكروفون رو به طرف حضار گرفتند تا قسمت «واسه نونه .... نمي خندي»رو همه با هم بخونند. در انتهاي كار مجدداً صداي «دوباره، دوباره» شنيده شد. اما دكتر خطاب به جمعيت گفتن: «ترانه هاي ديگه اي داريم، اجازه بديد، نميشه كه، طول مي كشه». بعد رفتن با آقاي نيكپور از نزديك صحبت كردن. ايشون هم از پشت پيانو بلند شد و رفت پشت سن. دكتر هم برگشتند و گفتن: «يه ترانه اي هست حالا نام اون ترانه رو نمي گم چون بعداً ايجاد توقع ميشه. دوستان هي نامه ميدن ميگن اينو بخون. الان آقاي نيكپور دارن مي گردن ببينن كه پارت هاي اين ترانه اگر موجود باشه. يه چند لحظه اي به ما فرصت بدين. به افتخار خودتون يه دست بزنين». كه در همين حين مهندس نيكپور وارد سن شدن و پس از استقرار در پشت پيانو كاغذي كه در دست داشتن رو به بالا آوردن و اونو تكان دادن به نشانه ي اينكه تونستن پيداش كنن و مردم هم ايشون  و مردم هم ايشون رو بسيار تشويق كردند. همه هم به شدت منتظريم بدونيم اين كدوم ترانه است. به هر حال خود مهندس نيكپور كار رو شروع كرد. از نت هاي ابتدايي چيزي مشخص نبود. اما چند لحظه اي نگذشت كه به به و چهچه كل سالن شنيده شد. به سادگي ميتونستيم تشخيص بديم كه «ارمغان تاريكي» ترانه اي بود كه منتظر شنيدنش بوديم. شيرين ترين و دل نوازترين قسمت آهنگ اين ترانه فلوت آقاي شهرام ركوعي بود. صداي فلوت آقاي ركوعي در ابتدا و انتهاي ترانه به صورت محسوس شنيده شد و فوق العاده زيبا بود. دكتر كه نمي خواست درخواست هاي بيشمار مردم بي جواب بمونه، خطاب به رهبر اركستر گفت: « آقاي نيكپور، امشب ديگه مي خواهيم هر چي گفتن زمين نباشه (تشويق مردم). يه قسمتي از نازنين (منظور همون حسرت بود) رو هم من و شما با هم مي زنيم. مهندس نيكپور هم كار رو به زيبايي آغاز كرد طوري كه در كمتر از 1 دقيقه چند بار مورد تشويق قرار گرفت. دكتر هم اين ترانه ي پرطرفدار رو به همراهي پيانو بسيار عالي اجرا كرد. دكتر اصفهاني خوندن ترانه رو تموم كرد اما مهندس نيكپور همچنان مي نواخت. اما مشخص بود كه آهنگ ترانه ي ديگري است. ترانه اي پرطرفدار به نام «اوج آسمان». مردم هم همراه با تشويق شروع به همخواني با دكتر كردند. تا حدي كه دكتر فقط بيت اول رو خودشون خوندن و از بيت دوم در قسمت هايي ميكروفون رو به سمت حضار مي گرفتند تا اونا همخواني كنند. چه حسي در سالن بود اون لحظات. اتمام اين ترانه هم باز با صداي «دوباره» هاي مردم همراه بود. به قدري مردم لذت بردند. اما نوبت اثر بعدي بود كه با دستهاي گرم مردم آغاز شد. ترانه ي «فرداي پنهاني» از آلبوم «بي واژه» كه ازش خيلي خوب استقبال شد. در اين ترانه هم باز اين آقاي ركوعي بود كه خيلي متفاوت فلوت مي زدن. بسيار سريع طوري كه با ريتم آهنگ سازگار باشه. من خودم به شخصه تا به حال اين طور فلوت زدني نه ديده و نه شنيده بودم. خلي زيبا بود. ترانه ي بعدي ابتدا با يه سري افكت آغاز شد. سپس صدايي بسيار آروم و دل نشين توسط گيتار آقاي سعيدي نواخته شد كه كل سالن رو پر كرد. آقاي ركوعي هم داشت به همراه صداي گتار و البته با ايجاد فواصل منظم فلوت خودش رو به صدا درمي آورد. در اين حين همه گوش شده بودند و كوچكترين صدايي از هيچ كس در نمي اومد! افكتي پخش شد و نوازنده ها شروع به كار كردند. تنظيم جديد «گل گلدون» بود با ريتمي دل نشين و البته اكتيوتر كه مردم رو هم به وجد آورد تا به دستهاشون كار رو كامل كنند. دكتر اصفهاني هم بسيار عالي اين ترانه رو خوندند و بعد از تموم شدن ترانه گفتند: «خب، خسته نباشيد، برنامه ي امشب ما در همين جا، به پايان مي رسه (آه و حسرت مردم). اميدوارم كه از برنامه ي امشب ما لذت برده باشيد. من كه در محضر شما خيلي لذت بردم . اميدوارم كه روزگار خوش و شادماني داشته باشيد و همينطور با سلامتي . قبل از اينكه آخرن ترانه ي امشب رو تقديمتون كنم دوستان عزيز رو در گروه اركستر خدمت شما معرف مي كنم و بعد شروع كردند به معرفي اين دوستان:

رهبر اركستر دوست و برادر عزيزم آقاي مهندس پويا نيكپور

نوازنده ي فلوت، دوست عزيز آقاي شهرام ركوعي

دوست خوب، جوان و پرانرژي نوازنده ي كبورد، آقاي امير ميلاد نيكزاد

دوست جوان و هنرمندمون آقاي آرش سعيدي بيسيست گروه

به افتخار درامر گروه سهراب رمضان زاده دست بزنيد.

به افتخار پركارشنيست گروهمون آقا كيوان ملك دست بزنيد.

دوستان عزيز در گروه كر:

سركار خانم آناهيتا آريانا به افتخارشون لطفاً

سركار خانم فريبا اسدي به افتخارشون

دوست عزيزم جناب آقاي سهيل متين به افتخارشون

دوست عزيزم آقاي حامد شادمان به افتخارشون

   و به افتخار دوستان خوبم كه خصوصاً در اين سفر هنري با همراه بودن، خيلي خيلي زحمت كشيدن ازشون متشكريم و امشب صداي بسيار خوبي دادن طبق معمول، حسن اردستاني و تيم همكارش به افتخارشون دست بزنيد.

   بعدش هم دكتر از مردم، اداره ي ارشاد و اماكن استان و برگزار كنندگان كنسرت تشكر كردند و قبل از اجراي سرود زيبايي «اي ايران» با مردم خداحافظي كردند. سپس سرود «اي ايران» در سالن توسط دكتر اصفهاني و همخواني مردمي كه به احترام اين نام مقدس سرپا ايستاده بودند بسيار زيبا اجرا شد. در پايان هم دكتر و گروه اركستر با تشويق هاي مردم سريعاً سن رو و مردم هم آروم آروم سالن رو ترك كردند و برنامه در حدود 21:45 تموم شد.

   و اين گونه كنسرت دكتر محمد اصفهان در اروميه به پايان رسيد. گروه اركستر و صدا به هيچ وجه اشتباهي نداشتند و بسيار هماهنگ و با برنامه عمل كردند. كه اين بسيار قابل تقدير بود. صداي دكتر هم خلي خيلي آماده بود به خصوص بعد از چد ترانه ي اول كه صداشون ديگه بي نهايت عالي شده بود.

   در كل برنامه طوري پيش رفت كه مردم كلاً يادشون رفت روز اول چه قضايايي پيش اومده براشون و همه با خوشي، سلامتي و رضايت بسيار از سالن خارج شدند. بسيار بسيار ممنونيم از دكتر اصفهاني عزيز و تمامي دست اندركاران اين برنامه.

اما چند حرف نگفته هست كه ترجيح مي دهم اينجا بهش اشاره كنم.

1- برنامه حدود 2:15 طول كشيد و در اين مدت حضار حدود 80 بار دكتر اصفهان و گروهشون رو تشويق كردند كه نشان دهنده ي استقبال بي نظير مردم بود.

2- قيمت بليت ها 30 و 50 هزار تومان بود.

3- جمعيت حاضر در سالن حدود 2800-2600 نفر بود. كف سالن كاملاً پر بود و جايگاه اطراف سالن به جز مناطقي كه ديد نداشت كاملاً پر شده بود و جاي سوزن انداختن نبود.

4- لغو شدن كنسرت در روز پنجشنبه از قضا خيلي هم اتفاق مباركي بود. چون به نظرم اون سالني كه در نظر گرفته شده بود در خود شان والا و شخصيت دكتر اصفهاني و طرفداراشون كه حتي از شهرهاي مجاور هم به خاطر ايشون اومده بودند نبود.

5- اميدواريم مسائلي كه پنجشنبه در باب سالن پيش اومد انشاا... هشداري باشه برا متوليان امر از جمله ارشاد تا به حول و قوه ي الهي سالن هاي بهتر، بزرگتر و مجهزتر رو در شهر و استان ايجاد كنند.

   در پايان چند فايل بصورت صوتي و تصويري تقديم شما عزيزان مي كنيم كه اميدواريم از ديدن و شنيدن اونها لذت كافي ببريد.

فايل هاي تصويري

----------------------------------

بي واژه - حجم فايل 3.52 مگابايت
ولايت عشق - حجم فايل 5.65 مگابايت
آواز روزي تو خواهي آمد - آذري - حجم فايل 5.64 مگابايت
ارمغان تاريكي -  حجم فايل 3.75 مگابايت
اوج آسمان - حجم فايل 3.83 مگابايت
حسرت - حجم فايل 2.82 مگابايت

 

فايل هاي صوتي
----------------------------------
بي واژه - حجم فايل 782 كيلوبايت
بوي باران - حجم فايل 702 كيلوبايت
ولايت عشق - حجم فايل 925 كيلوبايت
آواز روزي تو خواهي آمد - آذري - حجم فايل 1.04 مگابايت
هواي تو - حجم فايل 843 كيلوبايت
اگه باشي - حجم فايل 476 كيلوبايت
ارمغان تاريكي - حجم فايل 827 كيلوبايت
حسرت - حجم فايل 500 كيلوبايت
شكايت هجران - حجم فايل 795 كيلوبايت
دلقك - حجم فايل 429 كيلوبايت
ماه نو - حجم فايل 711 كيلوبايت
معجزه - حجم فايل 750 كيلوبايت
ملاممد جان - حجم فايل 889 كيلوبايت
شب افروز - حجم فايل 764 كيلوبايت
باور نكن - حجم فايل 485 كيلوبايت

با تشكر از كليه ي دوستان...

علي - مجيد (تبريز-اروميه)

     مصطفي...